آرشیو اردیبهشت 1402
20 اردیبهشت 1402
X

چه ساده روزهای نوجوانی

ورق خورد از کتاب زندگانی

بنا دارد که در پیری بگیرد

سراغم‌ را بلای‌ ناگهانی

20 اردیبهشت 1402
X

به‌‌ جای چای با هِل بیدمشک‌ است

دولیوان شربت ازشهدتمشک است

نفس را تازه کن در دشتِ ارژن

کیالک خوشتر ازطعم زرشک است

19 اردیبهشت 1402
X

نگشت از اوج‌ تنهایی کم از ‌مقدار دلتنگی

چه‌ رونق دارد از بی همدلی بازار دلتنگی

چه رازیبر زوایای وجودم سایه‌ افکنده

که گاهی در نیاوردم سر از اسرار دلتنگی

مگو از ارگ‌‌ِ تاریخی‌ که‌بعد ازسالهاپیداست

به روی خشت خشت بم هنوز آثار دلتنگی

غروب جمعه میگفتی که آن‌‌ نادیده بازآید

دل آدینه پُر باشد پُر از اخبار دلتنگی

هزارویک شب‌ِغصه‌ غلط‌ کردم که میگفتم

به پایان‌ میرسد این‌ قصّه‌ی کشدار‌‌ دلتنگی

اگرچه‌ بقچه‌ ی نانم به دست دزد ها افتاد

ولی از شرم ناداری پر است انبار دلتنگی

خبر داری منِ تنها‌ هزاران درد دل دارم

پشیمانم نکن وقتی‌ کنم اظهار دلتنگی

یقین‌دارم عسل‌ بانوکه‌درعمرت به‌ مِثل‌ من

ندادی تکیه ات را بر در و دیوار دلتنگی

17 اردیبهشت 1402
X

هنوز از کهنه بغض در گلویم

بریزد شاخ و برگ آرزویم

ابا دارم که در باغ شقایق

گلِ سرخی بریزد آبرویم

16 اردیبهشت 1402
X

اکسیرِ تبسم به لبت کاشته ای

در سینه‌ هوایِ اِرم انباشته ای

معلوم شد از‌ رایحه یِ پیرهنت

در باغِ جنان شکوفه‌ها داشته‌ای

15 اردیبهشت 1402
X

اِرم مجموعه ای از سروِ ناز است

بهشت‌ لاله‌ های دل نواز است

بزن فالی به عشق "روز شیراز"

که شعرِناب حافظ‌چاره‌ساز است

14 اردیبهشت 1402
X

اگر بر چهره ام رنگی ندارم

کمی گیجم ولی منگی ندارم

به قولی بی‌نهایت از تو دورم

که میگوید که دلتنگی ندارم

14 اردیبهشت 1402
X

حریر شال سبزِ تیره رنگت

نشانها دارد از شهرِ ‌فرنگت

ولی اقبال‌تاریکم نشد‌هیچ

به‌ رنگِ آبیِ چشم قشنگت

10 اردیبهشت 1402
X

باحالِ خوش از چشمه‌ی‌ آب آمده ای

با کوزه ای از کهنه‌ شراب آمده ای

لا جرعه بنوش از ‌ لب ِ میگونِ غزل

وقتی به هوای شعر ناب آمده ای